اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۲:۰۷
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۴۶
اذان مغرب ۱۹:۰۷:۵۳
طلوع آفتاب ۰۵:۱۵:۲۲
غروب آفتاب ۱۸:۴۸:۴۱
نیمه شب ۲۳:۱۵:۵۴
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۳/۱۲/۱۵ - ۰۷:۴۶
حجت الاسلام ذوالنور در گفتگوی تفضیلی با «سراج 24»:

فتنه 88 نسخه اصلاح شده فتنه 14 اسفند 59 بود/ اصلاحات، نسخه روشن زمان بنی صدر/ماجرای دیدار آیت الله لنکرانی با امام

حجت الاسلام ذوالنور گفت:14 اسفند 59 را مهمترین نقطه بروز پیوستگی بنی صدر با جریانهای ضد انقلاب و افشای باطن منافقانه آنها و تقابل جدی و عمومی مردمی با ضد انقلاب می دانم.

 فتنه 88 نسخه اصلاح شده فتنه 14 اسفند 59 بود/ اصلاحات، نسخه روشن زمان بنی صدر/ماجرای دیدار آیت الله لنکرانی با امام

به گزارش «سراج24»، انقلاب اسلامی هرچند با موج عظیم مردمی به پیروزی رسید و رهبری چون امام(ره) سکان هدایت این انقلاب را به عهده گرفتند و یاران مستحکم و با ایمانی چون آیت الله خامنه ای، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید رجایی، آیت الله طالقانی و دیگران زینت انقلاب شدند و از آن در برابر التقاطیون دفاع می کردند، اما این انقلاب با چالش های بزرگی نیز روبرو شد؛ گروهک هایی که اساسا انقلاب را قبول نداشتند، دل به آن بسته بودند که با پیروزی انقلاب، روحانیت اصیل صحنه را ترک می کند و در قم به درس و بحث و حوزه می پردازد و میدان سیاست را به گروهک های منحرف و ضد اسلام می سپارد، اما پس از آنکه امام(ره) با قاطعیت در برابر آنها ایستاد و مردم از انقلاب و امام خود حمایت کردند، به مقابله فکری و نظامی با انقلاب پرداختند.

بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور نظام اسلامی از امام حکم تنفیذ گرفت، اما از ابتدا نخواست که در کنار مردم و امام و انقلاب باشد و بیشتر از آنکه به یاران انقلاب میدان دهد، به مخالفان و معاندان انقلاب میدان داد و اوج این حمایت را در روز 14 اسفند 1359 از منافقین و ضد انقلاب نشان داد.

 این روز به بهانه سالروز درگذشت دکتر مصدق در دانشگاه تهران مراسمی برگزار و بنی صدر سخنران آن بود، اما در پایتخت نظام اسلامی و در دانشگاه تهران، ضد انقلاب و طرفداران بنی صدر فضا را به آشوب کشاندند و بنی صدر از آنها حمایت و آنها را تحریک به مقابله با انقلاب کرد.

برای بررسی حوادث این روز با حجت الاسلام و المسلمین مجتبی ذوالنور، مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به گفت و گو نشستیم؛ وی یکی از شاهدان واقعه 14 اسفند دانشگاه تهران بوده است.

-سراج24: چرا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برخی از افراد که سابقه مبارزه علیه شاه را نیز داشتند، به مقابله با انقلاب پرداختند؟

-ذوالنور: از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز دو جریان کلی در تقابل با یکدیگر قرار داشته اند؛ یکی جریان خط اصیل حضرت امام خمینی(ره) و روحانیت که همان اسلام ناب است و هرگونه اختلاط، التقاط، پیرایش و شائبه گرایش با استکبار و لایه های انحرافی را از خود دور کرده است. در طول انقلاب اسلامی این مسیر توسط حضرت امام(ره) ترسیم و تعیین شد و طرفداران  و یاران ایشان نیز این مسیر معین شده را طی کردند.

در مقابل جریانی بود که به صورت بنیادی و اعتقادی وارد انقلاب نشد و اهداف دیگری در سر داشت، راه و مبانی این جریان که شامل گروه های مختلفی بود، مبانی غیر از اسلام ناب، اسلام ولایتی و اسلام فقاهتی بود، این گروه ها حرکتهایشان نوسان داشت، بعضی‌ها زودتر در مقابل امام و انقلاب ایستادند، مثل گروهک های  ضد انقلاب چپی و راستی، از فدائیان خلق  تا جنبش  مسلمانان مبارز، پیکار و منافقین توده و دیگران.

جریان لیبرالیسم یک جریان بینابین بود، یعنی در حقیقت «مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء ولا الی هولاء»(میان آن [دو گروه] دو دلند نه با اینانند و نه با آنان)، قرآن حال منافقین را این گونه بیان می کند که اینها آدمهایی هستند که نسبت به قرآن همه «نومن ببعض ونکفر ببعض» هستند، هرچه از اسلام که با ذوق و فکر آنها هماهنگ باشد، می پذیرند و هرچه با فکر آنها تطابق نداشته باشد، با آن مقابله می کنند؛ ملاک  آنها اسلام نیست، بلکه برداشت و فکر خودشان  از اسلام است، اسلام را با نظر خودشان می سنجند، لذا لیبرالیسم انحرافی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به ظاهر با امام، مردم و انقلاب حرکت کرد، مثل قصه مهندس بازرگان و دیگران، ولی با توجه به انحرافاتی که در جبهه ملی و جریان  دکتر مصدق پیش آمد،  خیلی زود دستشان برای مردم رو شد.

*سراج24معاندین انقلاب با وجود سلایق مختلف، همه به بنی صدر برای شکست انقلاب اسلامی امیدوار شدند و با او همراهی کردند، چرا او را برای هدفشان انتخاب کردند؟

-ذوالنور: بنی صدر یک روشنفکر بینابین بود، گاهی به میخ و گاه به نعل می زد، اما مبانی فکری او در حقیقت به مبانی لیبرالها و لیبرالیستها نزدیک و منطبق بود، لذا بعد از اینکه گروهک های ضد انقلاب از به دست گرفتن قدرت مایوس شدند، سعی کردند به طناب و پرچمی  چنگ بزنند که به مبانی فکریشان نزدیک تر است؛ در آن برهه از تاریخ انقلاب طنابی بهتر از بنی صدر پیدا نکردند و به صورت جدی زیر بلیط بنی صدر آمدند و تاریخ گواه است که بنی صدر هم حمایتهای فراوانی از آنها به عمل آورد.

*سراج24شما در روز 14 اسفند در دانشگاه تهران حضور داشتید، چرا دانشگاه تهران آن روز متشنج شد؟

 -ذوالنور: روز 14 اسفند در حقیقت ظهور و بروز و اوج این اتحاد و پیوستگی در میان همه جریان های ضد انقلاب با محوریت  بنی صدر بود. من خود  14 اسفند در دانشگاه تهران حضور داشتم، از منطقه برای مرخصی آمده بودم، اطلاع پیدا کردم، تجمعی به مناسبت سالروز درگذشت دکتر مصدق در دانشگاه تهران قرار است برگزار شود، به همین منظور از صبح در این دانشگاه حضور داشتم.

ضد انقلاب، گروه های معاند و منافق و طرفداران بنی صدر نیز از صبح به دانشگاه آمده و سنگر گرفته بودند، بچه حزب اللهی ها نیز از صبح در دانشگاه حضور داشتند، من آن زمان طلبه بودم و بعضی از بچه های سپاه تهران و بسیجیان و رزمنده های دفاع مقدس من را می شناختند و در زمین چمن دانشگاه جمع شدیم، این را هم بگویم که این زمین، چمن هم نبود، کف آنجا را با ریگ پر کرده بودند، بعدا برای نماز جمعه تهران، این زمین آسفالت شد، در آن زمین که به زمین چمن معروف شده بود، نماز جماعت ظهر و عصر را با تعدادی از دوستان حزب اللهی اقامه کردیم.

به واقعه 14 اسفند بازگردم، فضا به شدت ملتهب بود، همه جریانات ضد انقلاب از جمله منافقین، گروه های کمونیستی و غیره حضور داشتند، حتی به صورت جدی عکس های مصدق و دیگران را لیبرالها با خود داشتند و در دانشگاه با این عکس ها قدم می زدند؛ یادم هست بچه حزب اللهی ها هم عکسی از دکتر مصدق را تکثیر کرده بودند، در این عکس دکتر مصدق خم شده و دست  ثریا را بوسیده بود؛ این عکس را طرفداران امام(ره) به عنوان افشاگری دست خود گرفته بودند.

فضای دانشگاه ناآرام بود، نیروهای انقلاب شعار می دادند و طرفداران بنی صدر مقابله می کردند، عده ای از بچه حزب اللهی ها دستگیر شده و کتک خورده بودند، زیرا غلبه با ضد انقلاب و طرفداران بنی صدر بود و حتی آنها سلاح داشتند، بعضی از این بچه ها در جیبشان کارت کمیته بود، طرفداران بنی صدر این  کارتها را گرفته و به بنی صدر که در حال سخنرانی بود، می رساندند. بنی صدر که به دنبال ایجاد التهاب بود، کارتها را نشان جمعیت داد و گفت: این کمیته ای ها و نیروهای نظام هستند که وضعیت دانشگاه را متشنج کرده اند، بعد خطاب به نیروهای خود گفت که این افراد را از دانشگاه بیرون کنید و دستور حمله را صادر کرد.

زمین دانشگاه پر از شن و سنگ های کوچک بود و از این سنگها بر سر و صورت نیروهای حزب اللهی و بسیجی می زدند و درگیری به  صورت جدی شروع شد، واقعه 14 اسفند حدود 500 مجروح داشت و فکر می کنم یک نفر هم شهید شد.

 در دو طرف سر در دانشگاه تهران دو عدد چادر برزنتی بود  که حزب جمهوری اسلامی برپا کرده و کتابهای مذهبی و قرآن می فروخت، طرفداران بنی صدر که درحال کتک زدن بچه حزب اللهی ها بودند، متوجه چادرها شدند و این چادرها را با همه کتاب های مذهبی و قرآن آتش زدند، برگهای قرآن کریم آتش می گرفت و در هوا معلق می شد.

بعد به خیابان های اطراف دانشگاه سرازیر شدند و خطاب به حزب جمهوری اسلامی شعار می دادند«حزب چماق به دستان،  باید بره گورستان» و به صورت کاملا روشن دانشگاه و خیابانهای اطراف را به آشوب کشاندند.

من این روز را مهمترین نقطه بروز پیوستگی بنی صدر با جریانهای ضد انقلاب و افشای باطن منافقانه آنها و تقابل جدی و عمومی مردمی با ضد انقلاب می دانم. لذا صف این دو جریان بعد از حادثه 14 اسفند شفاف شد، اگر چه  گروهک های ضد انقلاب قبل از آن هم به ترور، تخریب، رعب و وحشت و انفجار روی آورده بودند، اما در این حادثه این نفاق و تقابل جلوه واضحی پیدا کرد و پیوستگی جریان های ضد انقلاب را در مقابل اسلام نشان داد.

*سراج24: روایت شما از دوران بنی‌صدر، اسنان را به یاد تنش‌های دوران اصلاحات و فتنه 88 می‌اندازد. چه نقطه اشتراک و ارتباطی میان حادثه 14 اسفند و فتنه 88 می بینید؟

-ذوالنور: از ابتدای انقلاب تا به امروز دو جریان مقابل هم بوده اند، طبیعتا فتنه 88 نسخه تکامل یافته، ویراستاری شده و اصلاح شده فتنه 14 اسفند و 18 تیر بود، هرچه جلو آمدیم، جریاناتی که ژست انقلابی و دینداری می گرفتند و ادعای  طرفداری از امام را داشتند، برملا می شدند و به صورت خودکار کسانی که ناخالص بودند، انحراف داشتند و از دل با انقلاب نبودند و اسلامشان اسلام فقاهتی، ولایتی و ناب نبود، به تدریج ماهیت و کینه خود را نسبت به انقلاب نشان دادند، لذا فتنه 88 روشن تر، شفاف تر شده و تکامل یافته‌تر از فتنه 14 اسفند بود.

*سراج24: مدیریت امام(ره) در دوران ریاست جمهوری بنی صدر و مدیریت مقام معظم رهبری در دوران تنش زای اصلاحات و فتنه 88 از دیدگاه شما چه مولفه هایی دارد؟

-ذوالنور: ذکر این مسئله ضروری است که دوران اصلاحات نسخه روشن دوران بنی صدر بود، مقام معظم رهبری در جریان  فتنه 88 به زیبایی صحنه را مدیریت کردند؛ موفق شدند، اجازه ندهند برخی سران اصلاح طلب در دام و چاه  ضد انقلاب سقوط کنند، با حمایت، پشتیبانی، هدایت، روشنگری، هشدار، صبر و آگاهی بخشی، طرح کردن مسئله خودی و غیرخودی، عوام و خواص، طرح مسئله جریان یلتسینی و براندازی یلتسینی، کودتاها و انقلاب های مخملی، با بحث «الا و لایحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر» همه این مسائل را معظم له در دوران اصلاحات به صورت جدی مطرح کردند و اجازه ندادند، جامعه مثل گذشته از این گروه ها و افراد فریب بخورد، مردم نیز راهشان را با این گروه ها جدا کردند؛ لذا با اینکه همه کشورهای غربی در فتنه 88 برای شکست انقلاب اسلامی هماهنگ شدند، نتوانستند به اهدافشان برسند و انقلاب را به صورت جدی تهدید کنند. در سایه هدایتها و رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ما از فتنه 88 به سلامت گذشتیم.

 در واقعه 14 اسفند نیز هدایتهای امام(ره) وجود داشت، اما بنی صدر آن قابلیت و التزام را از خود نشان نداد، حادثه 14 اسفند مانند فتنه 88 عمق و عقبه وسیع نداشت، رسانه ها و امکانات امروزی نبود، بنی صدر با آن واقعه گور خود را کَند.

امام  با بنی صدر خیلی مدارا کرد؛ درایت به خرج داد، حکیمانه و مدبرانه عمل کرد، در ابتدای انقلاب ما توان امروز را نداشتیم، اقتدار سپاه و بسیج مانند امروز نبود، نهادهای ما استحکام و اقتدار کنونی را نداشتند. امام(ره) در چنین وضعیتی به زیبایی انقلاب را در آن برهه مدیریت کردند، ایشان از ابتدا نیز ماهیت لیبرالها را می شناختند و مایل نبودند، سکان اداره کشور دست آنها بیفتد، اما حضرت امام برای رای مردم احترام قائل بود، وقتی مردم انتخاب کردند، ایشان همه حمایت و پشتیبانی از رئیس جمهور(بنی صدر) را به عمل آوردند، البته در کنار این حمایت، تذکرات لازم را نیز به دولت می دادند.

در دیداری که با حضرت آیت الله فاضل لنکرانی داشتم، ایشان به من فرمودند، وقتی بنی صدر ماهیت خود را نشان داد، خدمت حضرت امام رسیدم که از ایشان گله و از بنی صدر شکایت کنم که چرا با بنی صدر برخورد نمی کنند؟ من عیوب و جنایت های بنی صدر را برای امام شمردم، امام فرمود: حالا که چی؟ عرض کردم: چرا با بنی صدر برخورد نمی کنید؟ امام با یک متانت و لبخند زیبایی فرمودند: مگر(بنی صدر)چشه؟ عرض کردم برای شما عیوب او را شمردم، یکی از عیبهای او این است که شما و دیگر مراجع تقلید را سر سوزنی قبول ندارد. امام با لبخند فرمودند: این مسئله را که خودم می دانم، عرض کردم: چرا برخورد نمی کنید؟ امام فرمودند: امروز برخورد با  بنی صدر برخورد با رای ملت است، اگر ما برخورد کنیم، جوسازی می کنند که دیکتاتوری شد و نگذاشتند منتخب مردم کار کند، باید کار فکری و روشنگری کنیم، اگر مردم خود متوجه شدند، در انتخابشان اشتباه کرده اند، خودشان او را پایین می آوردند بدون اینکه آب از آب تکان بخورد.

با اینکه بنی صدر در زمینه های مختلف ماهیت ضد انقلابی خود را نشان داد که نمود آن حادثه 14 اسفند بود، امام تذکرات لازم را مرتب به او می دادند، به طور مثال وقتی بنی صدر مدام من، من می کرد، امام فرمودند«این قدر نگویید من، این من که می گویید شیطان است، بگویید مکتب من».

 بنی صدر برای اینکه شهید رجایی را تحقیر کند، تخصص و مدرک خود را به رخ این شهید می کشاند، می گفت: رجایی سواد کمی دارد و مدرک آنچنانی ندارد و من دکترای اقتصاد دارم. امام فرمودند: بعضی ها عقلشان از علمشان بیشتر است و برخی  علمشان از عقلشان بیشتر است. در واقع امام(ره) به صورت غیر مستقیم تأکید کردند که بنی صدر عقل ندارد.

بنی صدر آن قابلیت لازم را نداشت تا از تذکرات امام درس بگیرد و به راه انقلاب برگردد، در نهایت با هدایتها و روشنگری های امام و تخلفات مکرر بنی صدر مردم به باطن خبیث او و ماهیت جریان های ضد انقلاب که از بنی صدر حمایت می کردند، پی بردند.

 حتی مردم در دیدار با امام شعار می دادند« خمینی بت شکن، بت جدید را بشکن» امام بعد از اینکه مشاهده کردند، مردم ماهیت بنی صدر را به صورت کامل شناخته اند و دیگر برخورد با بنی صدر، برخورد با رای ملت تلقی نمی شود و مردم از مقابله امام با بنی صدر خشنود می شوند، ایشان در یک  سخنرانی تاریخی فرمودند که من با کسی عقد اخوت ندارم و برای اسلام از افراد حمایت می کنم و هرچه به هر کسی دادم، پس می گیرم. امام(ره)، فرماندهی کل قوا را به بنی صدر داده  و حکم او را تنفیذ کرده بودند.

در این جا ذکر یک خاطره شاید برای مخاطبان شما جالب باشد. ما به جای ابوالحسن بنی صدر، می گفتیم، ابوالهوس بنی صدر. یک طلبه خوش ذوقی از این جمله امام که فرمودند، من هرچه به هر کسی دادم، پس می گیرم. یک دوبیتی سرود و گفت: رهبر سر ره به بوالهوس می گیرد/ داد دل خلق، دادرس میگیرد/ احساس وظیفه گر کند روح الله/ هرچیز به هرکه داده، پس می گیرد

 بعد از این سخنرانی امام، مجلس وارد عمل شد و رای به عدم کفایت سیاسی بنی صدر داد و سپس امام او را از ریاست جمهوری عزل کردند و در نهایت بنی صدر با چادر به همراه جمعی از ضد انقلاب از کشور فرار کرد.

*سراج24: امام(ره) قدرت معنوی فراوانی داشتند و یک انقلاب بزرگ را به پیروزی رساندند و بسیاری با کلام امام به انقلاب پیوستند، به نظر شما چرا بنی صدر در کنار این منبع بزرگ معنویت نتوانست، سعادتمند شود و عاقبت سقوط کرد؟

-ذوالنور: خطاب قرآن کریم نسبت به برخی افراد این است که «فی قلوبهم مرض»، قلبشان مریض است، خداوند به پیامبر اکرم(ص) می فرماید، اگر آنچه در آسمان و زمین است، انفاق کنی، برخی افراد ایمان نخواهند آورد؛ یعنی خدای متعال برای برخی «یمدهم فی طغیانهم یعمهون»قرار داده است. برخی افراد چنان در ضلالت و گمراهی هستند که وجود مقدس نبی مکرم اسلام (ص) هم نتوانستند هدایتشان کند و در انقلاب نیز از این افراد وجود دارد.

 در هر عصری جریانها و افرادی هستند که از نظر درونی مشکل دارند، یا بازیچه جریان های مغرض هستند. دشمنان، حق و باطل همیشه وجود دارند، باطل سعی می کند، یارگیری کند و حق نیز دفاع می کند.

در میان طرفداران یک مکتب نیز ریزش و رویش وجود دارد،  همان گونه که همه افرادی که در کنار پیامبر بودند، در کنار امیرالومنین(ع) نماندند، ریزش و رویش در مسیر انقلاب بوده و خواهد بود.

 طرفداران جبهه حق، خداپرستان، مومنین، انقلابیون و پیروان امام و رهبری باید وظیفه و تکلیف خود را در هر شرایطی انجام دهند، آنچه که  خدا از ما خواسته وظیفه ما است و هر نتیجه ای برای مومنان قطعا خیر خواهد بود، چراکه از وظیفه خود کوتاهی نکرده اند.

 در زمان ائمه(ع) این ریزش ها و رویشها وجود داشته و حتی در عصر امام زمان(عج) این مسئله وجود دارد؛ عده ای در مقابل ایشان صف آرایی خواهند کرد و امام زمان با جریان های باطل می جنگد.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••